۱۳۹۵ مرداد ۲۱, پنجشنبه

مسعود نقره کار و روایت ناقص یا گزینشی از تاریخ!

روایت ناقص یا گزینشی از تاریخ فرقی با جعل و تحریف آن ندارد. مسعود نقره کار یکی از ان گزینشی کار هاست! سلسله مطالبش راجع به الواط و جاهل ها و اراذل و اوباش از مصادیق بارز این مدعا است. در تمام مطالبش همه را می نوازد الی جبهه ملی و مصدق را که بنیان گذاران بدترین های سیاست در تاریخ معاصر بوده اند! شعبان جعفری تا درجبهه مصدق بود "پهلوان شعبان جعفری" بود. اما راهش را که جدا کرد ، شد "شعبان بی مخ". اما اسناد چه می گویند:
سند۱: روزنامۀ باختر امروز ِ (حسین فاطمی) شمارۀ ۹۱۴ ، شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۳۱ از ساعت هفت تا ده بعد از ظهر چهارشنبه، جشن آبرومندی در ورزشگاه شعبان جعفری (خیابان شاهپور، مقابل کوچــۀ کربلائی عباسعلی، جنب سینما جهان) بر پا بود که بیش از چهل نفر از نمایندگان مجلس شورای ملّی و عدۀ زیادی از رجال و محترمین و روزنامه نگاران در این جلسه حضور داشتند.کاشانی زاده به نمایندگی از آیت الله کاشانی در این مراسم حضور داشت. سپهبد جهانبانی و صدری - رئیس تربیت بدنی- و مدیران باشگاه های ورزشی پایتخت نیز حضور داشتند. ضمن سخنرانی، از دکتر مصدّق و آیت الله کاشانی از طرف ورزشکاران و حُضّار، تجلیل خاصی بعمل آمد و کودک ۷ ساله ای سخنرانی کوتاهی ایراد و او نیز با فریادِ «زنده باد مصدّق» به سخنرانی خود خاتمه داد. سپس مراسم ورزشیِ بی سابقه شروع شد و بعد، مهندس حسیبی سخنرانی مُهیّجی دربارۀ ورزش و تندرستی و تشویق ورزشکاران بعمل آورد و مقارن ساعت ۱۰ ، این جشن ورزشی که در نوع خود جالب توجّه بود، پایان یافت و نمایندگان جبهــۀ ملّی – بخصوص دکتر شایگان، حائری زاده، مُشار، دکتر مُعظّمی و مهندس حسیبی- از این پیشرفتِ باشگاه شعبان جعفری، اظهار قدردانی نموده و امیدوار بودند که بزودی، باشگاه آبرومندی به کمک ورزش دوستان تشکیل که خدمات ورزشیِ این باشگاه توسعه یابد.»
سند ۲: ادارﻩ، داﺋﺮﻩ، ﺷﻌﺒﻪ، روﻧﻮﺷﺖ، ﮔﺰارش ﻣﻮرخ 20/08/30 وزارت ﮐﺸﻮر، ‫ﺷﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﮐﻞ ﮐﺸﻮر ‫ﻣﺤﺘﺮﻣا ﺑﻪ ﻋﺮض ﻋﺎﻟﯽ ﻣﯽ رﺳﺎﻧﺪ، ﺗﻴﻤﺴﺎر ﺳﺮﺗﻴﭗ ﻧﺨﻌﯽ، رﯾﺎﺳﺖ ادارۀ اﻧﺘﻈﺎﻣﯽ و ﺳﺮﮐﻼﻧﺘﺮﯼ اﻇﻬﺎر ﻣﯽ‫ﻧﻤﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﻴﻤﺴﺎر ﻣﻌﻈﻢ رﯾﺎﺳﺖ ﺷﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﮐﻞ ﮐﺸﻮر، مقرر ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ از ﺗﺎرﯾﺦ 15 ﺁﺑﺎن ﻣﺎﻩ ‫١٣٣٠ ﺷﻌﺒﺎن ﺟﻌﻔﺮﯼ ﺑﺎ ﻣﺎهی ﺳﻪ هزار رﯾﺎل ﺣﻘﻮق از اﻋﺘﺒﺎر ﻣﺤﺮﻣﺎﻧﻪ اﺳﺘﺨﺪام ﮔﺮدد. ﺑﺮاﯼ اﺳﺘﺤﻀﺎر ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺒﺎرﮎ، ﮔﺰارش ‫ﻋﺮض ﺗﺎ هر ﻧﻮع اﻣﺮ و ﻣﻘﺮر ﻓﺮﻣﺎﺋﻴﺪ اﻃﺎﻋﺖ ﮔﺮدد. ‫رﺋﻴﺲ ادارۀ ﺣﺴﺎﺑﺪارﯼ ﻣﺤﺮﻣﺎﻧﻪ: ﺧﺪاﺋﯽ

۱۳۹۵ مرداد ۱۱, دوشنبه

رفراندوم آزاد به سبک مصدق!

برطبق این نقشه(انحلال مجلس )به گروهی از نمایندگان منفرد تفهیم شده بود که مجلس به هر حال منحل خواهد شدو اگر میخواهند دوباره به مجلس راه یابند باید استعفا دهند!
رفراندوم علنی بود. پرواضح بود که برگذارکنندگان این رفراندوم نمیتوانستند ادعا کنند که ازادی بیشتری را نسبت به انتخابات مجلس هفدهم رعایت کرده اند.
باتوجه به اینکه رفراندوم دولت توجیه قانونی نداشت لذا دولت دلایل فوق قانون اساسی ارائه داد.
در اوایل مرداد توده ایها نمایندگان مخالف مصدق را تهدید به مرگ کردند.


سپهر ذبیح سردبیر باختر امروز 
------------------------------------------------

از تهران دربارهء چگونگی انجام   Le Monde  خبرنگار روزنامهء معتبر 
رفراندوم برای انحلال مجلس با تيترِ «اخذ آرای موافق و مخالفِ انحلال مجلس، در ۲ مرکز مختلف، انجام شد!» گزارش داد:
« ... به نظر می رسد که يک توافق ضمنی بين حزب توده و جبههء ملی برقرار شده است، به اين شکل که طرفداران جبههء ملی در ميدان سپه و طرفداران حزب توده در ايستگاه (راه آهن) آراء خود را به صندوق بريزند. تمام سفارتخانه ها بسته اند و حدود سه هزار نيروی نظامی از ۴ نقطهء محل اخذ رأی و نقاط استراتژيک تهران محافظت می کنند ... گروه های وابسته به حزب توده خيلی عظيم تر هستند و طول صف های آنان به چند صد متر بالغ می شود. شعارها و پلاکاردهای جبههء ملی حاکی از اعلام حمايت از دکتر مصدّق و درخواست انحلال مجلس است، در حاليکه شعارهای حزب توده - اساساً - عليه مجلس است و درخواست تشکيل مجلس مؤسّسان برای تغيير رژيم فعلی است. نحوهء اخذ رأی، مخفی نيست زيرا نه فقط يک محل ِ جداگانه برای کسانی که می خواهند رأی منفی بدهند در نظر گرفته شده بلکه هر يک از شرکت کنندگان در اين رفراندوم بايد ورقه ای را پُر کنند که اسم و آدرس خود را روی آن بنويسند.
محلّی که برای اخذ رأی طرفداران مجلس در نظر گرفته شده، مقابل مجلس است و روی يک پلاکاردِ بزرگ اين جمله بچشم می خورَد.
- «کسانی که اينجا رأی می دهند، طرفدار انحلال مجلس هستند»
تا ساعت۹ به وقت محلّی، فقط سه نفر برای اعلام رأی «نــــه» در اين صندوق حضور يافتند و از اين سه نفر، تعداد زيادی عکس گرفته شد و از آنها فيلمبرداری شد و مورد اهانت و آزار قرار گرفتند.
ديشب (يکشنبه) حوادثی در منزل آيت الله کاشانی رُخ داد. وی به تمام «مسلمانان حقيقی» توصيه کرده تا اين رفراندوم را تحريم کنند. طرفداران مصدّق بُطری های بنزينِ آتش زا بطرف منزل آيت الله کاشانی پرتاپ می کردند و نزاعی در اطراف منزل ايشان در گرفت که يک نفر کشته و نزديک به صد نفر مجروح شدند و امروز صبح گروه های مسلّح، منزل آيت الله کاشانی را محاصره کرده و ورود به منزل ايشان - حتّی برای نزديکان و بستگان وی - را ممنوع کرده بودند، آيت الله کاشانی مجدّداً رفراندوم برای انحلال مجلس را تحريم کرد و اعلام نمود که هر رأئی که مصدّق در اين رفراندوم زير حمايت سرنيزه ها و تانک ها بگيرد، موجب بطلان هر قرارداد بين المللی است که در آينده منعقد نمايد» (۲)
گزارشگر لوموند در گزارش بعدی خود خبر داد:
« ... طرفداران دکتر مصدّق در تهران برنده شدند. بر طبق خبر راديو تهران، بيش از صد هزارنفر به طرفداری از دکتر مصدّق رأی به انحلال مجلس و فقط ۶۷ نفر رأی مخالف دادند و اين نتايج، مربوط به تهران است که حدود يک ميليون نفر جمعيت دارد...»
روزنامهء معروف واشنگتن پُست (چاپ آمريکا) نيز نوشت:
«چيزی به سقوط دولت دکتر مصدّق توسط مجلس باقی نمانده بود که وی (مصدّق) پيشدستی کرد و مجلس را منحل نمود.».
ماتيسون (Mattison) (کاردار سفارت آمريکا در ايران) چند روز پس از انجام رفراندوم گزارش داد:
۱- « با پايان يافتن رفراندوم، مصدّق مجلس را – که پس از مطبوعات به عنوان آخرين پايگاه و تريبون مخالفان محسوب می شد - از ميان برمی دارد. اين عمل به روشنی ماهیّت رژيم وی را مشخّص می سازد که به موازات افزايش مخالفان و نارضايتی ها، مصدّق به سوی سلطه جوئی پيش رفته و با بکارگيری بسيج مردم، به حفظ قدرت خود کوشيده است و می خواهد نفوذ شاه را از ميان بردارد و ...
۲- در حالی که به روشنی به نظر می رسد مصدّق به سوی حکومت خودکامهء فردی روی آورده، همزمان با آن، با ضعف های داخلی متعدّدی روبرو گرديده که می تواند کارِ وی را بطور فزاينده ای دشوارتر سازد. ادامهء توسّل مصدّق به بسيج مردمِ کوچه و بازار که به رفراندوم انجاميد تدبير خطرناکی است که ممکن است به طرفِ خودِ وی کمانه کند. مصدّق در حاليکه رياست رژيمی خودکامه را در دست دارد، فاقد هر نوع سازمان توانمند و مقتدر جدا از نيروهای مسلّح می باشد. نخست وزير ممکن است بخواهد از تشکيلات سازمان يافتهء حزب توده برای جبران نسبی اين کمبود استفاده کند. روشن است که مصدّق می خواهد با انجام مانور محتاطانه ای، از پشتيبانی حزب توده استفاده نمايد، يک نمونهء کوچک، حاکی از آن است که مصدّق بطور پنهانی اجازه داده تا حداقّل چهل گذرنامه برای اعضاء حزب توده جهت شرکت در کنگرهء جوانان در شهر بُخارست، صادر گردد ...» (۱۲ اوت ۱۹۵۳= ۲۱ مرداد ۳۲، تلگراف ۷۸۸.۰۰/۸-۱۲۵۳)