برطبق این نقشه(انحلال مجلس )به گروهی از نمایندگان منفرد تفهیم شده بود که مجلس به هر حال منحل خواهد شدو اگر میخواهند دوباره به مجلس راه یابند باید استعفا دهند!
رفراندوم علنی بود. پرواضح بود که برگذارکنندگان این رفراندوم نمیتوانستند ادعا کنند که ازادی بیشتری را نسبت به انتخابات مجلس هفدهم رعایت کرده اند.
باتوجه به اینکه رفراندوم دولت توجیه قانونی نداشت لذا دولت دلایل فوق قانون اساسی ارائه داد.
در اوایل مرداد توده ایها نمایندگان مخالف مصدق را تهدید به مرگ کردند.
سپهر ذبیح سردبیر باختر امروز
------------------------------------------------
از تهران دربارهء چگونگی انجام Le Monde خبرنگار روزنامهء معتبر
رفراندوم برای انحلال مجلس با تيترِ «اخذ آرای موافق و مخالفِ انحلال مجلس، در ۲ مرکز مختلف، انجام شد!» گزارش داد:
« ... به نظر می رسد که يک توافق ضمنی بين حزب توده و جبههء ملی برقرار شده است، به اين شکل که طرفداران جبههء ملی در ميدان سپه و طرفداران حزب توده در ايستگاه (راه آهن) آراء خود را به صندوق بريزند. تمام سفارتخانه ها بسته اند و حدود سه هزار نيروی نظامی از ۴ نقطهء محل اخذ رأی و نقاط استراتژيک تهران محافظت می کنند ... گروه های وابسته به حزب توده خيلی عظيم تر هستند و طول صف های آنان به چند صد متر بالغ می شود. شعارها و پلاکاردهای جبههء ملی حاکی از اعلام حمايت از دکتر مصدّق و درخواست انحلال مجلس است، در حاليکه شعارهای حزب توده - اساساً - عليه مجلس است و درخواست تشکيل مجلس مؤسّسان برای تغيير رژيم فعلی است. نحوهء اخذ رأی، مخفی نيست زيرا نه فقط يک محل ِ جداگانه برای کسانی که می خواهند رأی منفی بدهند در نظر گرفته شده بلکه هر يک از شرکت کنندگان در اين رفراندوم بايد ورقه ای را پُر کنند که اسم و آدرس خود را روی آن بنويسند.
محلّی که برای اخذ رأی طرفداران مجلس در نظر گرفته شده، مقابل مجلس است و روی يک پلاکاردِ بزرگ اين جمله بچشم می خورَد.
- «کسانی که اينجا رأی می دهند، طرفدار انحلال مجلس هستند»
تا ساعت۹ به وقت محلّی، فقط سه نفر برای اعلام رأی «نــــه» در اين صندوق حضور يافتند و از اين سه نفر، تعداد زيادی عکس گرفته شد و از آنها فيلمبرداری شد و مورد اهانت و آزار قرار گرفتند.
ديشب (يکشنبه) حوادثی در منزل آيت الله کاشانی رُخ داد. وی به تمام «مسلمانان حقيقی» توصيه کرده تا اين رفراندوم را تحريم کنند. طرفداران مصدّق بُطری های بنزينِ آتش زا بطرف منزل آيت الله کاشانی پرتاپ می کردند و نزاعی در اطراف منزل ايشان در گرفت که يک نفر کشته و نزديک به صد نفر مجروح شدند و امروز صبح گروه های مسلّح، منزل آيت الله کاشانی را محاصره کرده و ورود به منزل ايشان - حتّی برای نزديکان و بستگان وی - را ممنوع کرده بودند، آيت الله کاشانی مجدّداً رفراندوم برای انحلال مجلس را تحريم کرد و اعلام نمود که هر رأئی که مصدّق در اين رفراندوم زير حمايت سرنيزه ها و تانک ها بگيرد، موجب بطلان هر قرارداد بين المللی است که در آينده منعقد نمايد» (۲)
گزارشگر لوموند در گزارش بعدی خود خبر داد:
« ... طرفداران دکتر مصدّق در تهران برنده شدند. بر طبق خبر راديو تهران، بيش از صد هزارنفر به طرفداری از دکتر مصدّق رأی به انحلال مجلس و فقط ۶۷ نفر رأی مخالف دادند و اين نتايج، مربوط به تهران است که حدود يک ميليون نفر جمعيت دارد...»
روزنامهء معروف واشنگتن پُست (چاپ آمريکا) نيز نوشت:
«چيزی به سقوط دولت دکتر مصدّق توسط مجلس باقی نمانده بود که وی (مصدّق) پيشدستی کرد و مجلس را منحل نمود.».
ماتيسون (Mattison) (کاردار سفارت آمريکا در ايران) چند روز پس از انجام رفراندوم گزارش داد:
۱- « با پايان يافتن رفراندوم، مصدّق مجلس را – که پس از مطبوعات به عنوان آخرين پايگاه و تريبون مخالفان محسوب می شد - از ميان برمی دارد. اين عمل به روشنی ماهیّت رژيم وی را مشخّص می سازد که به موازات افزايش مخالفان و نارضايتی ها، مصدّق به سوی سلطه جوئی پيش رفته و با بکارگيری بسيج مردم، به حفظ قدرت خود کوشيده است و می خواهد نفوذ شاه را از ميان بردارد و ...
۲- در حالی که به روشنی به نظر می رسد مصدّق به سوی حکومت خودکامهء فردی روی آورده، همزمان با آن، با ضعف های داخلی متعدّدی روبرو گرديده که می تواند کارِ وی را بطور فزاينده ای دشوارتر سازد. ادامهء توسّل مصدّق به بسيج مردمِ کوچه و بازار که به رفراندوم انجاميد تدبير خطرناکی است که ممکن است به طرفِ خودِ وی کمانه کند. مصدّق در حاليکه رياست رژيمی خودکامه را در دست دارد، فاقد هر نوع سازمان توانمند و مقتدر جدا از نيروهای مسلّح می باشد. نخست وزير ممکن است بخواهد از تشکيلات سازمان يافتهء حزب توده برای جبران نسبی اين کمبود استفاده کند. روشن است که مصدّق می خواهد با انجام مانور محتاطانه ای، از پشتيبانی حزب توده استفاده نمايد، يک نمونهء کوچک، حاکی از آن است که مصدّق بطور پنهانی اجازه داده تا حداقّل چهل گذرنامه برای اعضاء حزب توده جهت شرکت در کنگرهء جوانان در شهر بُخارست، صادر گردد ...» (۱۲ اوت ۱۹۵۳= ۲۱ مرداد ۳۲، تلگراف ۷۸۸.۰۰/۸-۱۲۵۳)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر