۱۳۹۲ اسفند ۲۸, چهارشنبه

برباد دادن سهام ایران از سود دهها شرکت تابعه ، نتیجه غلبه شعار بر شعور درملی کردن صنایع نفت -اسناد


ملی کردن صنایع نفت در فضایی خون آلود(ترور سپهبد رزم ارا، ترور هژیر، ترور دهقان، ترور زنگنه وزیرفرهنگ)  ، پر ازرعب و وحشت، پر افترا ،پر شور و خالی از شعور صورت گرفت که نتیجه اش از هر نظر بضرر بود. اسناد زیر نشان میدهند که ملی کنندگان صنایع نفت حتی از کوچکترین اطلاعات ضروری نیز تهی بودند! نمونه مهم ان برباد دادن سهام ایران از سود دهها شرکت تابعه شرکت نفت انگلیس و ایران بود که مجموعه انها بعدا بریتیش پترولیوم یا     BP را ساخت.


                                                                                  -----------------------

دکتر مصدق:
عرض دیگر بنده این است که اینکار نفت آقا هر قدر که تاخیر شود برای مملکت ضرر است (صحیح است) بنده بکرات عرض کردم که روزی سیصد هزار لیره حداقل به ملت ایران ضرر می‌خورد و این پول امروز در دست کمپانی است و ما چقدر وضع مالیه مان معطل است (صحیح است) پس شما هر قدر نمایندگان خودتان را آن ۵ نفر را زودتر معین بفرمایید این بصلاح مملکت است (صحیح است) استدعا می‌کنم ۵ نفر از اشخاصی که مور توجه جامعه باشند از اشخاصیکه مورد توجه خودتان باشند هر چه زودتر آنرا هم معین امروز تعیین بفرمایید که ما در کار شرکت نفت تاخیر نکنیم و زودتر تکلیف مملکت و ملت را معلوم کنیم (صحیح است احسنت)

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۰ نشست ۱۴۳

دکتر بقایی در جلسه سوم دی ماه ۱۳۲۹ مجلس علنی دوره شانزدهم که دنباله جلسات ۲۶ و ۲۸ آذر ماه ۱۳۲۹ بود می‌گوید:
«اگر صنعت نفت ایران به دست ملت ایران استخراج شده بود آیا به این وسعت می‌رسید؟ البته اولیای شرکت نفت و مزدوران آن این طور وانمود می‌کنند که ملت ایران خودش نمی‌تواند چنین کاری را بکند ولی من ثابت می‌کنم با وضعیت فعلی ایران با داشتن مهندسین تحصیل‌کرده و کارگران با تجربه با کمال سهولت قادر هستیم نفت مان را خودمان اداره کنیم. صنعت نفت اگر ملی شود انشاءالله هم خواهد شد اگر ناخدا جامه بر تن درد نه فقط مقداری از احتیاجات و ضروریات ما را تأمین خواهد کرد بلکه احتیاج ما را از قرضه ملی بیگانه نیز به کلی مرتفع خواهد ساخت و آقایان نخواهند توانست با دادن قرضه‌های مفتضح ۲۵ میلیون دلار که ۹ میلیون فرع به آن تعلق می‌گیرد اجناس بنجل خود را به ما بفروشند».
«تازه به فرض محال که متخصص به اندازه کافی نداشته باشیم چه مانعی دارد از ممالک بی‌طرف متخصص استخدام کنیم یا بالاتر از آن چه مانعی دارد از انگلستان استخدام کنیم.
«تازه یک موضوع دیگر اگر نفت را تصفیه نکنیم چه می‌شود؟ چون تمام آن قسمت‌ها و استدلالات راجع به تصفیه نفت است تا آدم می‌گوید چی؟ می‌گویند آقا این پنجاه ماده است تصفیه‌اش مشکل می‌باشد این حرف‌ها چیست؟ ما اصلاً نمی‌خواهیم نفت‌مان را تصفیه کنیم ما نفت خام می‌فروشیم چه مانعی دارد نفت خام ما خواهان بسیار هم در دنیا دارد الآن بسیاری از ممالک خودشان برای خودشان تصفیه‌خانه می‌سازند نفت خام می‌آورند آنجا تصفیه می‌کنند». «با این لوله خداداد ما کشتی می‌آید کنار بندر یکی دو هزار تن نفتی می‌خواهد یکی دیگر ۳۰۰ تن می‌خواهد می‌دهیم پولش را می‌گیریم نه تصفیه می‌خواهد نه متخصص چه مانعی دارد این دیگر کاری است که هر ایرانی کودن می‌تواند بکند. آقایان به شما قول می‌دهم می‌توانیم نفت فروشی کنیم به اسکله‌های بنادر ما مثل دکان‌های نانوایی برای بردن نفت خام خواهند آمد. اصلاً من بالاتر می‌گویم نفت نداشته باشیم چه می‌شود؟»
-----------------------------------------------

اللهیار صالح در کمیسیون نفت در جواب رزم‌آرا در صفحه ۱۸۴ صورت جلسه کمیسیون نفت می‌گوید:
«نخست‌وزیر گفته است به صرف‌نظر اشخاص نمی‌توانیم نفت را ملی کنیم در حالی که اولاً ابتکاراین این گونه مسائل با کسانی است مثل آقای مهندس حسیبی که بزرگ‌ترین دانشکده را تمام کرده و تجربیات زیادی داشته‌اند به علاوه علمای روحانی ما تأیید کرده‌اند مهندسین دانشجویان اصناف و کسبه تمام مملکت این را خواسته‌اند بزرگ‌ترین متخصصین نفتی ما همین مهندس حسیبی است»

-------------------------------------------------------

از جلسه ۴ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۲۹ کمیسیون نفت مستخرجه از صفحات ۳۴ تا ۴۰ کتاب متن مذاکرات کمیسیون نفت فرامرزی می‌گوید: «من هنوز راجع به ملی شدن صنعت نفت چیزی درست حالیم نشده که این را بتوانیم ملی کنیم یا نتوانیم اگر این کار عملی است به ما ثابت کنید اگر عملی نیست ممکن است این را بهانه قرار دهیم پول زیادتری بگیریم جناب آقای دکتر مصدق فرمایشی راجع به اصلاحات کردند که به نحوی عمل شود که محصول نفت را بگیریم و خرج اصلاحات کنیم البته این بسیار صحیح است ولی آنچه که می‌ترسم این است که این محصول فعلی هم از بین برود من از آن می‌ترسم مجبور شویم یک وقتی وضع مالیاتی بکنیم که از آن مالیات صرف خرج نفت کنیم دکتر مصدق جواب می‌دهد: «بنده صددرصد اطمینان می‌دهم این نفت از چاه بیرون خواهد آمد و احتیاج طرف مقابل سبب بیرون آمدن نفت از چاه می‌شود. مکی جواب می‌دهد: «آقای فرامرزی بی‌خود نگران نباشید دنیای امروز ۳۰ میلیون تن نفت ما را نمی‌تواند از جای دیگر استخراج بکنند آنها مجبور هستند حتی مهندسین مجانی به اختیار دولت ایران بگذارند پس نه تنها منابع نفتی ما نمی‌خواهد بلکه همه نوع کمکی دنیا به ما خواهد کرد فرانسه، سوئیس، ایتالیا، حتی آمریکا احتیاج دارد». علاوه بر این که دکتر مصدق و مکی اصرار داشتند ثابت کنند شرکت نفت به ۳۰ میلیون تن نفت چنان احتیاج دارد که محال است نفت ما صادر نگردد مراقب بودند کسی هم برخلاف این نظریه کمترین اطلاعی ندهد مثلاً در جلسه ۱۴ اسفند ۱۳۲۹ یعنی دو سه روز قبل از تصویب «ملی شدن نفت» از فرماییان رئیس اداره امتیازات و نفت وزارت دارایی که در آنجا حضور داشت یکی از اعضای کمیسیون می‌پرسد «میزان استخراج نفت عربستان فعلاً چه قدر است و چه میزان خواهد شد؟». مشارالیه جواب می‌دهد:
«در سال گذشته ۱۹۴۹ تقریباً ۱۸ میلیون تن بود در سال ۱۹۵۰ پیش‌بینی می‌شود ۳۰ میلیون تن بشود».
مکی با عجله جواب می‌دهد: «غیر ممکن است» وقتی فرمان فرماییان می‌گوید برای چه غیر ممکن است و توضیحات می‌دهد مکی می‌گوید: «فرمودید ۳۰ میلیون تن خود جنابعالی وارد هستید که محال است یک چاه ایران برابر ۲ هزار چاهی که در ونزوئلا است فشار دارد و نفت می‌دهد با این ترتیب بیش از سالی سه چهار میلیون تن نتوانست شرکت نفت اضافه صادرات کند پس با چه وسایل نفت سعودی را این قدر بالا می‌برید حساب جنابعالی خیال می‌کنم فرضی باشد».
---------------------------------------------------------


اللهيار صالح، در کميسيون مخصوص نفت، هشتم آذرماه ۱۳۲۹: «.... اولا ما نبايد فکر کنيم که امروز دولت انگلستان هر کاری بخواهد می تواند انجام بدهد.... تصور نفرماييد هر گاه ما اين کار(ملی کردن صنعت نفت) را بکنيم، انگليس ها، کشتی جنگی خواهند آورد و قشون پياده خواهند کرد، ما می توانيم از همين متحصصين انگليسی که الان در نفت جنوب کار می کنند يا اشخاص بيگانه که در انگلستان يا کشورهای ديگر هستند، متخصصينی را استخدام نماييم و به تدريج، نفت خودمان را استخراج و با همان کشتی های حامل نفت آن ها، به بازار خارجه بفروشيم.»

دکتر سيدعلی شايگان، حقوقدان و اعضاء کابينه دکتر مصدق، ۲۸ آذرماه ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی: «نفت را ملی بکنيد. اگر نشد، گردن مرا بزنيد.»

محمود نريمان- از بنيادگذاران جبهه ملی ايران- ۲۸ آذرماه ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی: «راجع به امکان بهره برداری از معادن نفت جنوب از طرف دولت ايران نبايد ترديدی به خود راه دهيد....»
-------------------------------------------------------------------------------------------------------

قانون اعطای امتیاز نفت به شرکت نفت انگلیس و ایران محدود 1312


بعضی اصطلاحات مستعمله در این قرارداد قطع نظر از هر معنی دیگری که ممکن است در
حال یا در آتیه در موارد دیگر داشته باشد در این قرارداد‌مطابق تعریفات ذیل معنی
خواهد شد:
‌دولت
‌یعنی دولت شاهنشاهی ایران
‌کمپانی یعنی شرکت نفت انگلیس و ایران محدود و تمام شرکتهای تابعه آن.
‌شرکت نفت انگلیس و ایران محدود
‌یعنی شرکت نفت انگلیس و ایران محدود یا هر شخص حقوقی دیگری که با تصویب دولت
ایران مطابق ماده 26 این امتیاز بدو منتقل شود.
شرکت تابعه
‌یعنی هر شرکتی که در آن کمپانی حق تعیین بیش از نصف مدیران را مستقیماً یا غیر
مستقیم داشته باشد و یا آن که کمپانی در آن شرکت به طور مستقیم‌یا غیر مستقیم مالک
یک مقداری سهام باشد که بیش از صدی پنجاه 50% حق رأی در مجمع عمومی شرکت مزبور را
برای کمپانی تضمین نماید.

ماده دهم
I - مبالغی که بر حسب این قرارداد از طرف کمپانی باید به دولت تأدیه شود (‌علاوه
بر مبالغی که در مواد دیگر پیش‌بینی شده) به شرح ذیل تعیین‌می‌گردد:
‌الف - حق‌الامتیاز سالیانه که از اول ژانویه 1933 شروع می‌شود به مبلغ چهار شلینگ
برای هر تن نفتی که برای مصرف داخلی در ایران به فروش برسد و یا‌از ایران صادر
شود.
ب - پرداخت مبلغی معادل با بیست درصد 20% آن چه اضافه بر 671250 لیره به صاحبان
سهام عادی کمپانی نفت انگلیس و ایران محدود توزیع‌می‌گردد خواه این توزیع به عنوان
سهم منافع (Dividende) یکی از سنوات بوده و یا از وجوه ذخیره همان کمپانی که اضافه
بر ذخایری که در 31‌دسامبر 1932 به موجب دفاتر خود موجود داشته باشد.
..
III- در موقع انقضای این امتیاز و همچنین در صورت ترک آن از طرف کمپانی مطابق ماده
(25) کمپانی مبلغی مساوی بیست درصد (20%) از‌بابتهای ذیل را به دولت ایران تأدیه
خواهد کرد:
‌الف - از تفاضل بین مبالغ کل ذخایری (Generale reserve) که کمپانی نفت انگلیس و
ایران محدود در تاریخ انقضاء و یا ترک امتیاز موجود‌خواهد داشت و مبالغ ذخایری که
کمپانی مذکور در تاریخ 31 دسامبر 1932 موجود داشته است.
ب - از تفاضل بین مبالغ موجودی که از طرف کمپانی نفت انگلیس و ایران محدود در
تاریخ انقضاء یا ترک امتیاز به حساب منقول می‌شود و‌موجودیهایی که در تاریخ 31
دسامبر 1932 از طرف کمپانی مزبور به حساب منقول گردیده است.
‌پرداخت وجوه لازم‌التأدیه به دولت بر حسب این جزو یک ماه بعد از تاریخ تشکیل مجمع
عمومی کمپانی که پس از انقضاء یا ترک امتیاز تشکیل‌می‌شود انجام خواهد گرفت.
----------------------------------------------------------


شرکتهای تابعه شرکت نفت انگلیس و ایران



اینهم از مصطفی فاتح از کارشناسان و مدیران ارشد شرکت نفت راجع به سرمایه نقدی و ذخائر شرکت نفت در ۱۹۵۴








تحول صنعت نفت ايران

نگاهي از درون

مصاحبه با پرويز مينا :
علاوه بر اين يک نکته بسيار مهم و حياتي که در دوران مذاکرات درحکومت مصدق به آن توجه نشده بود و مي توانست در حل مشکل مسئله غرامت به نفع ايران از آن استفاده شود موضوع بيست درصد سهم ايران در شرکت هاي تابعه شرکت نفت انگليس و ايران بود. در قرارداد اوليه دارسي  و در قرارداد اصلاحي سال 1933،  که در زمان حکومت رضا شاه جايگزين آن شد و تا زمان ملي شدن صنعت نفت به قوه خود باقي بود، در فصل تعريفات زير عنوان شرکت طرف قرارداد قيد شده است شرکت يعني شرکت سهامي نفت انگليس و ايران و شرکت هاي تابعه آن. علاوه براين در ماده ده بند ب قرارداد سال 1933 جزو تعهدات مالي شرکت قيد گرديده که هرساله شرکت بايد مبلغي معادل بيست درصد سود سهام که بين سهامداران شرکت نفت ايران و انگليس توزيع مي شود به دولت ايران به پردازد. از تعاريف و مواد مذکور در بالا مي توان نتيجه گرفت که دولت ايران از نظر حقوقي در واقع صاحب بيست درصد سهام شرکت نفت انگليس و ايران و شرکت هاي تابعه آن بوده، و لذا در صورت ارجاع مسئله غرامت به داوري دولت ايران مي توانست در مقابل ادعاهاي شرکت نفت انگليس و ايران، علاوه بر ساير موارد، از دست رفتن بيست درصد سهم خود در شرکت هاي تابعه شرکت نفت انگليس و ايران را ادعا نمايد، که شامل موارد زير مي شد:
شرکت نفتکش بريتانيا
شرکت هاي تصفيه و توزيع نفت درخارج از ايران که شامل تعدادي پالايشگاه درنقاط مختلف جهان مي گرديد. ايستگاه هاي سرويس و پمپ هاي بنزين BP درنقاط مختلف دنيا.
پنجاه درصد سهم شرکت درنفت کويت.
5/47 درصد سهم اوليه شرکت در نفت عراق.
عنوان ادعاي فوق مسلماً ايران را از پرداخت غرامت گزاف که مصدق از آن هراس داشت مصون مي داشت.




کلید واژه ها : مصدق - حسیبی - شایگان - بقایی - حسین مکی - رزم ارا- ترور- هژیر- دهقان  - زنگنه - وزیرفرهنگ -  حسین علا - رضا شاه - قراداد ۱۹۳۳ -  قراداد ۱۳۱۲ - اللهیار صالح - فرمانفرماییان - محمود نريمان - شرکت نفت انگلیس - پرويز مينا

۱ نظر:

  1. هم میهنان فرزانه و برومند و فهیم و آگاه ایرانماندر حین گذر در دنیای مجازی فیسبوک در صفحه خانه اسناد به مقاله زیبا و در خور تعمق و تحسینتان اندر باب بیست و نهم اسفند بر خوردم .. پس از مروری سریع بر روی صفحه فیسبوکم به اشتراکش گذاشتم.. به دور از ادب و معرفت دیدم تا سپاس نامه ئی ..هم ز جانب خویش و هم ز جانب این خاک بل خیز وطن از برایتان ننویسم..نازنینان فرزندان فهم و فرزانه ایرانم ..ضمن تبریک پیشا پیش فرا رسیدن نوروز جمشیدی سال نودو پنج و ضمن آرزوی سلامتی و سرافرازیتانگرمترین درودها را از دیاره شمس و زرتشت باری از کعبه سرخ جامگان از قوجا تبریز بلا خیز وطن نثارتان داشته و از این ره دور بر دستان توانمندتان و بر پیشانی ماهتان از صمیم ق

    پاسخحذف